
لایک کنید، کامنت بگذارید، مشترک شوید: رسانههای اجتماعی برای شرکتهای چاپی
طبق گزارش DataReportal، تا اوایل سال ۲۰۲۴، بیش از پنج میلیارد نفر از رسانههای اجتماعی استفاده میکردند. با توجه به نرخ رشد کاربران، انتظار میرود این رقم تا سال ۲۰۲۸ از مرز شش میلیارد نفر فراتر رود؛ آماری واقعاً قابل توجه، با در نظر گرفتن اینکه رسانههای اجتماعی تازه در اوایل دهه ۲۰۰۰ شکوفا شدند.
چه در فیسبوک مشغول اشتراکگذاری عکسهای تعطیلات با دوستانتان باشید، چه در X (یا توییتر برای کاربران پیش از ایلان ماسک) با کسی در آن سر دنیا بحث کنید، یا حتی جدیدترین ترندهای رقص را در تیکتاک امتحان کنید، رسانههای اجتماعی هیچ مرزی نمیشناسند.
اگرچه این فضا برای زندگی شخصی کاملاً خوب است، اما استفاده از این پلتفرمها برای حمایت و رشد کسبوکار، چالشی بوده که بسیاری از فعالان صنعت چاپ با آن دست و پنجه نرم میکنند.
معمای محتوا
بدیهی است که برخی کسبوکارها درک بسیار بهتری از رسانههای اجتماعی دارند. آنها ایدههای خوبی در مورد نوع محتوایی دارند که کاربران میخواهند ببینند و به جذب مشتری بیشتر کمک میکند.
به عنوان مثال، صرفاً انتشار چند “توییت” (اگر هنوز هم بتوان آنها را به این نام خواند) یا گذاشتن یک پست بیهدف در فیسبوک، برای جلب توجه و تخیل کاربرانی که ساعتها در روز در فیدهای خود میچرخند، کافی نیست. این پستها نادیده گرفته میشوند و به احتمال زیاد در هزاران پست دیگر گم خواهند شد.
پس، چگونه متوجه شوید چه چیزی برای مخاطب هدف شما مناسب است و ارزشها و رویههای کسبوکارتان را به نمایش میگذارد؟ فدراسیون ملی مشاغل آزاد و کسبوکارهای کوچک (FSB) در این مورد توصیهای دارد و میگوید هیچ روش و راهکار «تکاندازهای» برای محتوای رسانههای اجتماعی وجود ندارد. این وظیفه خود کسبوکار است که بفهمد چه چیزی برایش کارساز خواهد بود.
FSB میگوید: «برخی برندها بصری و سبک زندگیمحور هستند، مانند فروشگاههای مبلمان، در حالی که برخی دیگر مطالعات موردی عمیق (Case Studies) دارند که آمادهاند تا خوانندگان جدید خود را آنلاین ملاقات کنند. آنچه شما انتخاب میکنید، به نوع کسبوکار و همچنین گروه جمعیتی که هدف گرفتهاید، بستگی دارد. مسیرهای متعددی پیش روی شماست.»
انتخاب پلتفرم؛ کدام را انتخاب کنم؟
نوع محتوایی که منتشر میکنید یک موضوع است، اما انتخاب پلتفرم، موضوعی کاملاً متفاوت. برای مثال، ویدیوهای سرگرمکننده در تیکتاک ممکن است برای یک نوع کسبوکار جواب دهد، اما برای کسبوکار دیگری که به دنبال گزینهای رسمیتر است، ممکن است مسیر درستی نباشد و لینکدین گزینه مناسبتری باشد.
FSB میگوید: «از رویکرد تبلیغاتمحور فیسبوک گرفته تا خودانگیختگی تیکتاک، انتخاب پلتفرم مناسب برای برند و مخاطب شما میتواند دلهرهآور باشد، زیرا گزینههای زیادی وجود دارد؛ به همین دلیل، دانستن اینکه با چه کسی صحبت میکنید، حیاتی است.»
در این راستا،FSB بر اهمیت دادههای جمعیتی تأکید میکند؛ دادههای آماری که برای سنجش عملکرد یک محصول یا خدمات جمعآوری میشوند و معمولاً بر اساس ویژگیهایی مانند سن، جنسیت و وضعیت حرفهای یا اجتماعی اندازهگیری میشوند.
FSB میگوید: «درک این دادههای جمعیتی و نحوه اعمال آنها در رسانههای اجتماعی به شما کمک میکند تا کسانی را که میخواهید هدف بگیرید. آنها همچنین نشان میدهند که باید تلاشهای بازاریابی و انرژی محتوای خود را در کجا متمرکز کنید. برای مثال، اگر میخواهید برای مخاطبان نسل Z و هزاره بین ۱۸ تا ۲۹ سال بازاریابی کنید، اسنپچت (۴۱٪)، تیکتاک (۳۵٪) و اینستاگرام (۳۲٪) بهترین گزینههای شما هستند.»
«مثال دیگر این است که لینکدین یک پلتفرم B2B است که صاحبان مشاغل و متخصصان را هدف قرار میدهد تا به آنها در شبکهسازی و ارتباط کمک کند. در مقابل، اینستاگرام بیشتر توسط برندهای مستقیم به مصرفکننده (D2C) استفاده میشود.»
راهنمای رسمی دولت نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید قبل از صرف زمان، تلاش و هزینه در رسانههای اجتماعی، مهم است که مخاطب خود را بشناسید و درک کنید: «مهم است که بفهمید مشتریان شما احتمالاً از کدام کانالها استفاده میکنند. دقیقاً همان کاری که برای استراتژی داخلی خود انجام میدهید، باید بازار هدف خود را کاملاً بررسی کنید.»
پس، باید روی کجا تمرکز کنید؟
از این توصیهها مشخص میشود که هر پلتفرم موجود برای شرکتهای چاپی، مزایا و معایب خاص خود را دارد. این به عهده هر کسبوکار است که تشخیص دهد کدام یک برای خودش، مشتریانش و مخاطبان هدف کلیاش مناسبتر است.
برای برجسته کردن برخی از این مزایا و معایب، بیایید به تفکیک پلتفرمهای اصلی را بررسی کنیم:
- فیسبوک: پلتفرم فیسبوک که انقلاب رسانههای اجتماعی را در اواسط دهه ۲۰۰۰ آغاز کرد و فیلم جذاب «شبکه اجتماعی» نیز بر اساس راهاندازی آن ساخته شد، بیش از هر پلتفرم دیگری کاربر دارد (بیش از سه میلیارد کاربر فعال ماهانه). بسیاری فیسبوک را پلتفرم پیشفرض برای کسبوکارها میدانند؛ این شبکه به شما امکان میدهد انواع محتوا، از جمله ویدیوهای طولانیتر را پست کنید، مستقیماً از طریق پیامرسانی داخلی با مشتریان در ارتباط باشید و به کاربران اجازه میدهد محتوا را از طریق لینکهای خارجی به اشتراک بگذارند. FSB میگوید: «گروههای فیسبوک نیز میتوانند برای در تماس ماندن و برقراری ارتباط با مشتریان ایجاد شوند. برای کسبوکارها، گروههای فیسبوک با تقویت حس اجتماع و امکان تعامل مستقیم با مشتریان، مزایای قابل توجهی ارائه میدهند… این پلتفرم عالی برای تبلیغ محتوای وبلاگ فعال یا به اشتراکگذاری منابع و راهنماهای مختلف است. الگوریتم فیسبوک همچنین عاشق محتوای ویدیویی است، پس سعی کنید ویدیوهای پشت صحنه را با استفاده از تلفن همراه خود به اشتراک بگذارید.»
- توییتر یا X: قبل از اینکه ایلان ماسک کنترل X یا توییتر را به دست بگیرد، بسیاری از کسبوکارها از آن برای تعامل با مشتریان در سراسر جهان استفاده میکردند. امروزه،X شاهد کاهش کاربران در سطح جهان است. با این حال، این پلتفرم همچنان یک ابزار مفید برای کسبوکارها باقی مانده است. سرعت آن بسیار بیشتر از فیسبوک است و پستها به سرعت ترند شده و جابهجا میشوند. به همین دلیل، بیشتر شرکتها از آن برای اشتراکگذاری اخبار، نظرات و بهروزرسانیهای سریع استفاده میکنند. FSB میگوید: «تبلیغ محتوا از حسابهای دیگر یک راه درخشان برای افزایش نرخ تعامل با مخاطبان متعدد، رشد شبکه مشتریان بالقوه شما و کمک به ایجاد حس اجتماعی با تقویت ارتباط با سایر کاربران پلتفرم است.» تصاویر و محتوای طراحی شده (مانند پوستر یا اینفوگرافیک) میتواند به افزایش آگاهی از پیشنهادات و محصولات کمک کند. ویدیوهای کوتاه نیز میتوانند توجه کاربران را به خود جلب کنند، در حالی که استفاده از هشتگها میتواند به گسترش نام شرکت شما کمک کند.
- لینکدین: لینکدین به عنوان گزینه «جدیتر» شناخته میشود و در گذشته محلی برای قرار دادن رزومه آنلاین و بهروزرسانی آن با اخبار کاری بود. این پلتفرم تکامل یافته و به چیزی شبیه «فیسبوک برای کسبوکار» تبدیل شده است و شرکتهای سراسر جهان بهروزرسانیها، اخبار و محتوای دیگر را با دنبالکنندگان خود به اشتراک میگذارند. همچنین، ماهیت جدی لینکدین در سالهای اخیر کاهش یافته و افراد بیشتری در کنار محتوای حرفهای، به پستهای سبکتر روی آوردهاند. FSB میگوید: «لینکدین برای به اشتراک گذاشتن هرگونه تغییری که برای انطباق با یک ترند فعلی در کسبوکار خود ایجاد میکنید یا ارائه بینشهای منحصر به فرد در صنعت، عالی است. این پلتفرم عمدتاً برای به اشتراکگذاری محتوای خبری یا مرتبط با کار استفاده میشود. به این ترتیب، مکان مناسبی برای به اشتراکگذاری داستانهای مطالعات موردی و محتوای هدفمند برای صاحبان مشاغل یا متخصصان است. همچنین میتوانید بینشی از فرهنگ شرکت خود به مخاطبان بدهید و رویدادهای شبکهسازی یا جوایزی را که در آنها شرکت میکنید، به اشتراک بگذارید.»
- اینستاگرام: اینستاگرام رشد فوقالعادهای را در سالهای اخیر تجربه کرده است (۲.۲۵ میلیارد کاربر فعال ماهانه در سال ۲۰۲۴). تفاوت آن با فیسبوک و X در این است که اینستاگرام بسیار بصری است و پستها بیشتر در مورد تصاویر و ویدیوها هستند، نه متن کوتاهی که آنها را همراهی میکند. شرکتهای چاپی که به کارهای خود افتخار میکنند، اینستاگرام را فرصتی فوقالعاده برای نمایش پروژههای جالب و همچنین ارائه بینش بیشتر و نگاهی به پشت صحنه تولید از طریق ویدیوها و حتی پخش زنده میدانند. همچنین قابلیت استوری اینستاگرام که به صورت برشهای کوتاه عکس و تصویر در بالای صفحه ظاهر میشود، برای روایت رویدادهایی مانند روزهای بازدید یا سفرهای نمایشگاهی بسیار کاربردی است.
- تیکتاک: تیکتاک با بیش از یک میلیارد کاربر از سال ۲۰۲۰، پلتفرمی بسیار جوانمحور است و همه چیز در آن حول محور ویدیوها میچرخد. کسبوکارها از آن برای به اشتراکگذاری هر چیزی، از اخبار محصولات جدید گرفته تا مشارکت کارکنانشان در جدیدترین ترندهای رقص، استفاده میکنند. نکته کلیدی این پلتفرم، ارتباط با جوانان است. طبق آمار Statista، ۷۸٪ از نسل X در ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ از تیکتاک استفاده میکردند. FSB در این مورد توصیه میکند: «این آمار، آماری است که باید به آن توجه کنید، زیرا بازار فروش رو به رشد در این برنامه عمدتاً توسط این گروه جمعیتی و مخاطب پر شده است… در این برنامه زمان به سرعت میگذرد و بسیاری از کاربران به نوعی توسط محتوای بیپایان برای پیمایش، هیپنوتیزم میشوند. این چیز خوبی است زیرا مخاطبان فعال هستند.» با این حال، ماهیت سبک و شوخ طبعانه این پلتفرم ممکن است برای هر شرکتی مناسب نباشد، بنابراین حیاتی است که بررسی کنید آیا میتوانید محتوای مناسب را منتشر کنید و آیا این نوع مشتری، همان مشتری است که میخواهید با او ارتباط برقرار کنید.
آیا نکته دیگری وجود دارد که باید در نظر بگیریم؟
پاسخ کوتاه؟ بله. موضوعی به مراتب فراتر از نوع محتوا و انتخاب پلتفرم وجود دارد. دولت بریتانیا میگوید، شما در درجه اول باید بررسی کنید که آیا میخواهید از رسانههای اجتماعی برای افزایش آگاهی از برند استفاده کنید یا صرفاً برای فروش مستقیم به مشتری؛ زیرا این هدف تعیین میکند که آیا بر رشد ارگانیک تمرکز کنید یا تبلیغات پولی.
- رشد ارگانیک صرفاً به دست آوردن دنبالکننده از طریق توصیهها، تبلیغ دهان به دهان و محتوای جذاب است. این روش میتواند آگاهی از برند را افزایش دهد و اعتماد ایجاد کند، اما رقابت با سایر کسبوکارها میتواند دشوار باشد.
- اگر هدف شما فروش است، تبلیغات پولی ممکن است راه پیش رو باشد. این روش با ایجاد آگهیهایی که برای تبلیغ آنها هزینه میپردازید، کار میکند و در فیدهای مخاطبان هدف شما نمایش داده میشوند.
توصیههای رسمی دولت میگوید: «اگر هدف شما فروش است، مطمئن شوید که همیشه مراحل بعدی واضح با فراخوان عمل (Call to Actions) مانند “اکنون بخرید” دارید. و در صورت امکان، سبد خرید خود را در کانالهای رسانههای اجتماعی خود تنظیم کنید (مانند قابلیتهای خرید اینستاگرام و فیسبوک).»
قبل از اینکه با عجله پول زیادی را صرف تبلیغات کنید، توصیه میشود کوچک شروع کنید تا کل بودجه خود را از دست ندهید. شما تعجب خواهید کرد که چقدر راحت میتوان یک بودجه رسانههای اجتماعی را به باد داد!
در نهایت، سؤال اینجاست که آیا رسانههای اجتماعی گام درستی برای کسبوکار شما هستند؟ آیا برای رشد به آن نیاز دارید و آیا میتوانید منابع کافی را برای انجام صحیح آن اختصاص دهید؟
به هر حال، هیچ چیز بدتر از یک پست بیحس و حال اینستاگرامی از یک درخت کریسمس اداری غمگین با یک پیام عمومی تبریک فصل به مشتریان نیست!
منبع: https://www.largeformatreview.com/blog/social-media-print-companies/





