
همه چیز در مورد پرامپ نیست. گاهی اوقات شما به یک استراتژی نیاز دارید.
اگر ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT، Gemini، Claude،Perplexity یا Grok را امتحان کرده باشید، میدانید که چقدر میتوانند کمککننده باشند. اما با همهی اینها هم در نقطهای به محدودیت میرسید.
و دقیقا آنجاست که متوجه میشوید که مسئله فقط «بهتر سوال پرسیدن» نیست. بلکه مساله ی اصلی در مورد «پرسیدن سوالات درست، در زمان درست، با هدف درست» است. اینجاست که پای استراتژی به میان میآید. تفاوت بین هوش مصنوعی «خوب» و هوش مصنوعی «عالی» اغلب نه به ابزارها (که امروزه به طور فوقالعادهای قدرتمند هستند) بلکه به روش استفاده شما بستگی دارد.
چه زمانی تنها یک پرامت کافی نیست؟
در این مواقع سه نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید. گاهی ممکن است با خروجیهایی مواجه شوید که:
- ظاهراً درست به نظر میرسند، اما محتوای واقعی ندارند.
- ایدههایی که جذاب هستند، اما با کسبوکار شما تناسب ندارند.
- متونی که صیقلی و خوشقلماند، اما بیش از حد عمومی و غیرتخصصیاند.
پس مشکل چیست؟ مشکل قطعا ابزار هوش مصنوعی نیست. مشکل، فقدان ارتباط درست میان موضوع و متن، ساختار و شفافیت در ورودی شماست. این اتفاق، مخصوصا پس از فاز ابتدایی، زمانی که شروع به خواستن چیزهای بیشتری میکنید، بیشتر اتفاق میافتد.
مثل یک استراتژیست فکر کنید، نه فقط یک فرماندهنده
بهتر است قبل از باز کردن چتبات، از خود بپرسید:
- هدف من چیست؟ (الهام گرفتن، تصمیمگیری، توضیح دادن؟)
- این محتوا برای چه کسی است؟ (مشتری، همکار، استفاده داخلی؟)
- موفقیت به چه شکلی تعریف میشود؟ (یک پیشنویس، مفهوم، و یا یک تصمیم؟)
بعد از آن، پرامپت خود را بر اساس این پاسخها طراحی کنید. شما نباید یک چیز درخواست نکنید، بلکه باید یک مسیر مشخص ترسیم کنید.
به جای اینکه به هوش مصنوعی بگویید که: «یک پست درباره جدیدترین پرینترهای پارچه ما بنویس.»، این را امتحان کنید: «پیش نویس یک پست لینکدین بنویس که در آن پرینتر DTF جدید ما را به مشتریان B2B در صنعت توریسم، مخصوص سفارشات بر حسب تقاضا معرفی کند. لحن: جذاب اما حرفهای. هدف: شروع مکالمههایی که توضیح دهد اکنون با تجهیزات جدیدمان چه خدماتی میتوانیم ارائه دهیم.”
از چارچوبها و الگوها استفاده کنید
فرمانهای استراتژیک لزوماً طولانی نیستند، اما ساختاریافته هستند. از فرمتهای قابل تکرار استفاده کنید:
- هدف → مخاطب → پیام → سبک
- مشکل → بینش → پیشنهاد → گام بعدی
الگوهایی بسازید که منعکسکننده جریان کار شما باشند. مثلا:
- “یک پست سه لتهای برای پشتیبانی از معرفی محصول در [صنعت چاپ] ایجاد کن که شامل: تیزر، معرفی محصول و پشت صحنه باشد.”
- “بر اساس وبسایت و لینکدین شرکت، یک پروفایل مشتری بساز. سپس یک ایمیل متناسب با پیشنهاد ما برای آنها بنویس. “
به یاد داشته باشید، هرچه جزییات بیشتری به ابزار هوش مصنوعی خود ارائه دهید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
نکتهها و ترفندهای هوش مصنوعی
در اینجا چند نکته کاربردی وجود دارد که هنگام کار با هوش مصنوعی تفاوت واقعی ایجاد میکنند:
- پرامپتهای خود را روی هم انباشته کنید. به جای پرسیدن یک سوال بزرگ، آن را به مراحل کوچک تقسیم کنید. ابتدا ایده بخواهید، سپس ایده خود را محدودتر کنید و دوباره چارچوببندی کنید. تا جایی که میتوانید تکرار کنید. میتوانید دو پنجره باز کنید و در یکی پرامپ را بنویسید و در دیگری نتایج را آزمایش کنید. سپس، نتایج را در پنجرهای که در حال نوشتن پرامپت هستید کپی و جایگذاری کنید و از هوش مصنوعی بخواهید تأیید کند که آیا پاسخ با دستورالعملها مطابقت دارد یا خیر.
- صدای خود را به آن بدهید. یک نمونه از لحن یا سبک نوشتاری خود را به اشتراک بگذارید، سپس از هوش مصنوعی بخواهید که آن را تقلید کند. اگر لحن صدای خاصی دارید، میتوانید یک مقاله از وبلاگ یا وبسایت خود را به اشتراک بگذارید. در غیر این صورت، میتوانید مقالاتی از نویسندگانی که دوست دارید انتخاب کنید و از هوش مصنوعی بخواهید از همان الگوها پیروی کند.
- چارچوبهای خود را نام ببرید. به هوش مصنوعی بگویید که از مدلی مانند «PAS» (مشکل-تحریک-حل) یا «AIDA» (توجه-علاقه-میل-اقدام) استفاده میکنید. اینها ساختارهای کلاسیک کپیرایتینگ و پیامرسانی هستند. مدل PAS یک مشکل را برجسته میکند، احساسات را تحریک میکند و سپس راه حل مناسب را ارائه میدهد؛ AIDA توجه را جلب میکند، علاقه میسازد، میل ایجاد میکند و در نهایت مخاطب را به اقدام سوق میدهد. استفاده از این مدلها به هوش مصنوعی کمک میکند تا محتوای شما را به طور مؤثرتری سازماندهی کند.
- برای شفافیت بیشتر از جداکنندهها استفاده کنید. هنگام ارائه دستورالعملهای طولانی یا چسباندن متن مرجع، از برچسبهایی مثل «منبع اینجاست» استفاده کنید تا ارتباط موضوعی را متمرکز نگه دارید. در این حالت، ارائه یک مثال از ساختار پاسخ مورد انتظار میتواند تأثیرگذار باشد.
- پرامپت هدفمند بگذارید. جملهای مانند “هدف این است که مطمئن و در عین حال دوستانه به نظر برسد” یا “این پست قرار است در لینکدین به اشتراک گذاشته شود، پس آن را محاورهای نگه دار” اضافه کنید.
هرچه بیشتر مانند یک کارگردان خلاق یا یک استراتژیست فکر کنید، پاسخهای هوش مصنوعی مفیدتر و همسو با اهداف شما خواهند بود.
انتخاب هوش مصنوعی مناسب: مدل محاورهای در برابر استدلالی
شما باید بدانید که همه مدلهای هوش مصنوعی به یک شکل فکر نمیکنند. برخی در زبان طبیعی و خلاقیت عالی هستند. برخی دیگر بیشتر بر استدلال تحلیلی، منطق و تفکر ساختاریافته تمرکز دارند.
در اینجا نحوه استفاده حداکثری از آنها آمده است:
- از مدلهای محاورهای برای کپیرایتینگ، نامگذاری، داستانسرایی، لحن و محتوای اجتماعی و همچنین تحلیلهای سریع استفاده کنید.
- از مدلهای استدلال محور برای درختهای تصمیمگیری، حل مسئله، مقایسه گزینهها، تجزیه و تحلیل اسناد و استخراج بینشها استفاده کنید.
ترفند مناسب چیست؟ باید پرامپت خود را با بیان ماهیت تسک آغاز کنید. مثلا:
“این یک تسک استدلالیست. به من کمک کن تا سه مدل خدماتی را مقایسه کنم و تصمیم بگیرم کدام یک برای یک کسبوکار کوچک چاپ، مقیاسپذیرتر است. ”
تطبیق نوع «مدل» با نوع «تسک»، نیمی از موفقیت است.
نکته سریع: مرز بین انواع مدلهای هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییر است. در آینده نزدیک، ممکن است مدلهایی را ببینیم که استدلال و محاوره را به شکل یکپارچهتری ترکیب میکنند. مراقب انتشار نسخههای جدید باشید و ابزارهای مختلف را برای انواع مختلف تفکر امتحان کنید.
یک آزمایش کوچک
“در نقش یک استراتژیست برای یک استودیوی کوچک چاپ ظاهر شوید که میخواهد خدمات چاپ فرمت عریض خود را برای رویدادها و نمایشگاههای مختلف دوباره نویسی کند. دو موقعیت مختلف، هر کدام با پیامهای کلیدی، همراه با یک ایده کمپین پیشنهاد کن. ”
حرف آخر
در واقع، پرامپتهای سادهای که به هوش مصنوعی میدهیم تنها یک شروع هستند؛ هوش مصنوعی زمانی به یک همکار خلاق و اجرایی واقعی تبدیل میشود که درخواستهای ما پشتوانه استراتژی داشته باشند، با وضوح کامل بیان شوند و ما از هوش مصنوعی بخواهیم که پاسخها را تکرار و بهتر کند. بحث ما فراتر از یادگیری ابزارها است و بر روی ذهنیت درست، روش اصولی و رسیدن به تسلط تمرکز دارد.
منبع: https://www.largeformatreview.com/blog/strategy-print-business-ai-help/





