
فناوری چاپ دیجیتال در ایران از ابتدا با نقص همراه بود
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران چاپ دیجیتال، طی دو دهه گذشته یکی از امیدهای صنعت نشر ایران برای عبور از بحرانهای متعدد بوده است؛ فناوریای که قرار بود با کاهش شمارگان، افزایش سرعت تولید و کاهش هزینههای انبارداری، مسیر جدیدی برای ناشران باز کند. اما بهگفته بسیاری از فعالان این حوزه، چاپ دیجیتال نهتنها به کمک نشر نیامده، بلکه خود به یکی از معضلات ساختاری آن تبدیل شده است.
فناوری چاپ دیجیتال، در شرایطی وارد فرآیند تولید کتاب در ایران شد که مسیرهای واردات دستگاههای چاپ، بهشدت زیر فشار تحریمها بود؛ علاوه براین صنعت نشر، از نظر اقتصادی توان خرید دستگاههای نو و استاندارد را نداشت و همین مسئله در طول دو دهه اخیر چالشهای زیادی را پیش پای فعالان این حوزه ایجاد کرده است.
جلال ذکایی، فعال و کارشناس حوزه چاپ دیجیتال که سالها در این حوزه فعالیت کرده است، در این زمینه معتقد است؛ انبوهی از دستگاههای دستدوم، بازسازی شده و فاقد کیفیت لازم بود.
وی با بیان اینکه بخش عمده دستگاههایی که وارد کشور میشود، در کشورهای مبدأ از رده خارج شدهاند، افزود: این دستگاهها شاید از نظر ظاهری نوسازی و باسازی کامل شده باشند، اما از نظر فنی، عمری کمتر از یکسال دارند و پیامدهای این وضعیت، افزایش هزینه تعمیرات و قطعات، کاهش شدید بهرهوری، افت کیفیت خروجی و بیاعتمادی بازار به تولید دیجیتال بوده است.
به نظر میرسد، فناوری چاپ دیجیتال در ایران از ابتدا با نقص همراه بود و همین نقص پایهای، عملاً امکان توسعه سالم این فناوری را از بین برده است.
در ادامه مسیر، مصرفکنندگان مجبور به استفاده از تونرها، جوهرها و قطعات مصرفی چینی و غیراستاندارد شدند، ذکایی علت این وضعیت را اقتصاد ضعیف نشر و افزایش هزینههای واردات مواد اصلی دانست و افزود: استفاده از مواد چینی برای دستگاههای دستدوم، مثل تزریق سوخت نامرغوب به موتورهای فرسوده است؛ هم کیفیت خروجی را نابود میکند و هم باعث تخریب دستگاه میشود.
او به نتایج قابل مشاهده در بازار بر اثر این موضوع اشاره کرد و یادآور شد: پایین آمدن استاندارد چاپ در حد محصولات اداری، افزایش نرخ خرابی دستگاهها، کاهش اعتماد ناشران به چاپ دیجیتال و حرکت بازار به سمت «ارزانسازی» مفرط از تبعات این موضوع به شمار میآید.
اگر بخواهیم همه عوامل را در کنار همدیگر قرار دهیم باید بگوییم که این چرخه معیوب، عملاً مانع شکلگیری یک بازار حرفهای چاپ دیجیتال نشر، در ایران شده است.
رقابت مخرب و بازار بیکیفیت
نگاهی به وضعیت امروز چاپ دیجیتال در صنعت نشر نشان میدهد که ترکیب دستگاههای فرسوده و مواد بیکیفیت، زمین بازی چاپ دیجیتال را دچار آشفتگی و رقابت ناسالم کرده است.
ذکایی، با بیان اینکه قیمتشکنی، مزیت رقابتی اصلی بازار شده و کیفیت تقریباً از معادله خارج شده است، گفت: علت اصلی این وضعیت، ورود بیرویه فعالان غیرحرفهای، نبود استانداردهای فنی و نظارتی، نبود الزام برای اخذ مجوز تخصصی و تفاوت شدید در سطح سرمایهگذاری فعالان بازار بوده است.
به گفته او، بازار چاپ دیجیتال نشر، اکنون در حال تجربه نوعی «دِفلایشنِ کیفی» است؛ یعنی کاهش کیفیت بهمنظور کاهش قیمت.
وقتی چاپ دیجیتال و فتوکپی از هم تمیز داده نمیشوند
یکی از مهمترین محورهای نقد ذکایی، درباره ساماندهی چاپ دیجیتال و نظارت بر فعالیتهای آنان است، او در این زمینه گفت: امروزه هر مرکز فتوکپی کوچک، میتواند با نصب یک تابلوی چاپ دیجیتال، خود را چاپخانه دیجیتال معرفی کند. نه نظارتی بر مجوز هست، نه بر دستگاهها، نه حتی بر محصولات چاپشده.
به گفته وی، ریشه این آشفتگی، آییننامه ۳۰ ساله و منسوخ چاپخانهها، شرایط سخت و غیرمنطقی برای دریافت مجوز رسمی، امکان فعالیت بدون نظارت و مجوز اتحادیه فتوکپی و نبود تعریف دقیق از «چاپ دیجیتال صنعتی» است.
بنابراین به نظر میرسد، استمرار این وضعیت، تفاوت میان چاپخانههای حرفهای و واحدهای کوچک رومیزی را کمرنگ کرده و بازار را به سمت بیقاعدگی سوق داده است.
چرا بستهبندی و چاپ صنعتی موفقاند؟
برخی از کارشناسان بر این باورند که مشکلات چاپ دیجیتال نشر، ناشی از فناوری نیست؛ بلکه نتیجه ساختار اقتصادی و مدیریتی نشر در ایران است. ذکایی برای تحلیل دقیقتر این وضعیت، نگاهی مقایسهای به حوزههای دیگر چاپ دیجیتال دارد؛ ازجمله چاپ بستهبندی و چاپ پارچه. بر خلاف نشر، این حوزهها بهشدت رشد کردهاند و دستگاههای نو و باکیفیت در آنها رایج است.
او ادامه داد: دلایل این تفاوت، اقتصاد پویا و سودآور در صنایع بستهبندی، وجود مشتریانی که کیفیت را میخرند، تقاضای واقعی و آیندهدار و استانداردهای فنی الزامآور است.
ذکایی، همچنین به چاپ دیجیتال و نقش آن در گسترش قاچاق کتاب اشاره کرد و گفت: یکی از جنبههای کمتر گفتهشده اما بسیار مهم، نقشی است که چاپ دیجیتال در سهولت تکثیر و انتشار کتابهای قاچاق ایفا کرده است. نبود نظارت کافی موجب شده فایلهای کتاب بهراحتی تکثیر شده و در چاپخانههای کوچک تولید شوند.
او گفت: وقتی کوچکترین مرکز تکثیر میتواند بدون نظارت هر فایلی را چاپ کند، قاچاق کتاب بهصورت ساختاری تقویت میشود، این مسئله علاوه بر ضربه به حقوق ناشران و نویسندگان، زنجیره اقتصادی نشر را نیز مختل کرده است.
اما چه باید کرد؟
با وجود همه موضوعات و مسائلی که به آنها اشاره شد، اما راهکارهای بازسازی بازار چاپ دیجیتال نشر، چیست؟
ذکایی با اشاره به مجموعهای از راهکارهای عملی و قابل اجرا، گفت: در گام اول باید تعریف قانونی «چاپ دیجیتال» بازتعریف شود، یعنی تدوین مقررات مشخص، برای چاپ دیجیتال صنعتی، چاپ دیجیتال اداری و مراکز فتوکپی تا براساس آن مجوزها و نظارتها سامان پیدا کند.
او همچنین حمایت هدفمند از واردات دستگاههای استاندارد را یک ضرورت دانست، و افزود: با همکاری وزارت صمت و بانک مرکزی میتوان مسیر واردات دستگاههای نو، بهخصوص مدلهای چینی باکیفیت، را باز کرد تا ایران بیش از این به مرکز دستگاههای دست دوم تبدیل نشود.
به گفته ذکایی، اصلاح فوری آییننامه صدور مجوز چاپخانهها نیز یک ضرورت است، این کار موجب میشود تا فعالان حرفهای مجبور نباشند به مجوزهای کماعتبار فتوکپی، پناه ببرند. ایجاد سامانههای نظارت بر فایل و محصول چاپی نیز میتواند نقش مهمی در مقابله با قاچاق کتاب داشته باشد.
در مجموع، بحران «چاپ دیجیتال» در ایران یک پدیده تکعاملی نیست. این بحران مجموعهای از علل همافزا دارد؛ نبود استاندارد واردات، ضعف اقتصاد نشر، نبود سرمایهگذاری در فناوری، بینظمی در صدور مجوزها، رقابت مخرب و رهاشدگی بازار از سوی نهاد ناظر.
اگرچه چاپ دیجیتال میتواند راه نجات مسئله نشر کمتیراژ ایران باشد، اما با ساختار فعلی، خود به تهدیدی برای کیفیت، اقتصاد و حقوق نشر تبدیل شده است و احیای این حوزه نیازمند رویکردی چندبعدی، تخصصی و مبتنی بر اصلاح ساختارها است؛ در غیر این صورت، چاپ دیجیتال در نشر، نه یک فرصت، بلکه یک بحران مزمن باقی خواهد ماند.





