پیداست که در تدوین این گونه برنامهها بنا بر فشردگی و مختصر بودن است اما جملات باید گویای سیاستهای کلی باشد.
آن چه در دو سه خطی که درباره چاپ نوشته شده میبینم خبر از اتفاق جدیدی نمیدهد. بلکه رویکرد کلی نشان از مدیریت اداری تعدادی بنگاه دارد.
احساس مسئولیت وزارت ارشاد در برابر چاپ در حد امور بیولوژیک آن نظیر تولد و بقاست.
وقتی برنامه جناب صالحی در امور هنری و حتی رسانه را ملاحظه میکنیم در همان چند جمله کوتاه که سهم هر بخش میباشد رد پای دغدغه، احساس مسئولیت و توجه به بازخورد آن جوامع مورد نظر نسبت به برنامه احساس میشود.
آیا مسئولیت وزارت ارشاد نسبت به چاپ در حد صدور مجوز است؟
با نگاهی به کل برنامه و آن چه برای چاپ دیده شده در واقع برنامه به ما تفهیم میکند:
ارشاد نه برای حل مشکلات فعلی و نه برای توسعه چاپ برنامهای ندارد.
ارشاد چاپ را به دیده فرزند ناتنی یا یک مقیم خانهزاد در بیت خود میبیند که تنها باید مراقب خواب و خوراک او باشد!
در این برنامه، چاپ با واقعیتی به عنوان یکی از بزرگترین ابزار ارتباطات که نقش بزرگ آن غیر از فرهنگ، حتی در تجارت و تولید و در یک کلمه اقتصاد، بر باسواد و بیسواد روشن میباشد سهمی از اندیشه وزیر محترم ارشاد ندارد.
انتظار میرفت در همان دو جملهای که به چاپ اختصاص داده شده نشانی از آشنایی با واقعیات امروز چاپ و بارقهای امیدبخش از تسهیل و رفع موانع توسعه این صنعت دیده میشد.
توجه به حضور در بازارهای بینالمللی اگر چه سخنی شیرین است اما بدون بهبود زیرساختها و ایجاد شرایط پذیرفتن تعهدات فراملی و بدون عمومیت دادن این توانمندی به اکثریت صنعت چاپ، تنها در حد شعار و مانند بورسیه تحصیلات خارج از کشور برای خواص است.
خلاصه کلام این که با وجود انتظار آشنایی جناب صالحی با چاپ به دلیل سوابق قبلی، اما به نظر میآید نه شخص ایشان توجهی درخور به این بخش مهم دارند و نه مشاوران ایشان.
بنده شخصا امیدوارم ایشان بعد از حضور در این وزارتخانه، بیشتر و عمیقتر از آن چه در این برنامه نوشته شده به امور مربوط به چاپ بپردازند و به نظر کارشناسان توسعه این صنعت هم توجه بفرمایند.
رضا نورایی، گرافیست و کارشناس چاپ و بسته بندی