
براساس گزارشهای متعدد، ارتش اسرائیل طی چند عملیات گسترده، بیش از ۱۵۰ هدف مختلف را در خاک ایران مورد حمله قرار داده است؛ نکتهای که این دور از درگیریها را متمایز میکند، تمرکز بر زیرساختهای کلیدی انرژی ایران است، موضوعی که در گذشته کمتر سابقه داشته است. از جمله این حملات میتوان به آسیبدیدگی قابل توجه میدان گازی پارس جنوبی، بهویژه فاز ۱۴ این مجموعه عظیم اشاره کرد که منجر به توقف تولید روزانه حدود ۱۲ میلیون مترمکعب گاز در این بخش شده است.
در واکنش به این حملات، ایران نیز چندین عملیات موشکی و پهپادی علیه مواضع اسرائیل انجام داده و همزمان مذاکرات هستهای با آمریکا که طی هفتههای اخیر با امیدهایی تازه دنبال میشد، بهطور کامل متوقف شده است. تداوم این وضعیت، با توجه به نقش حیاتی خاورمیانه در بازار جهانی انرژی، میتواند بهای نفت و گاز را در مسیر صعودی قرار دهد و در ادامه، هزینه تولید در بسیاری از صنایع وابسته به انرژی از جمله صنعت چاپ و بستهبندی را تحت تأثیر مستقیم قرار دهد.
در پی این تحولات، بازارهای جهانی انرژی شاهد نوسانات چشمگیری بودهاند. قیمت نفت خام Brent در تاریخ ۱۳ ژوئن حدود ۷ درصد رشد کرد و به سطح ۷۴.۲۳ دلار برای هر بشکه رسید؛ در حالی که در مجموع، این شاخص در هفته نخست شروع بحران حدود ۱۲.۵ درصد افزایش داشته است. این روند افزایشی نشان میدهد که بازار نفت همچنان بهشدت به تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه حساس است و هر نشانهای از اختلال در عرضه، میتواند سرمایهگذاران را به سمت داراییهای امن سوق دهد.
برخی تحلیلها هشدار دادهاند که در صورت ادامه یا گسترش درگیریها و بویژه در صورت محدود شدن مسیرهای صادراتی انرژی مانند تنگه هرمز، احتمال جهش قیمت نفت تا ۱۰۰ دلار یا حتی بالاتر نیز وجود دارد. تنگه هرمز یکی از مهمترین شریانهای حیاتی انرژی در جهان محسوب میشود و روزانه حدود ۱۸ تا ۱۹ میلیون بشکه نفت خام از این گذرگاه راهبردی عبور میکند که تقریباً ۲۰ درصد مصرف جهانی نفت را شامل میشود. هرگونه اختلال در این مسیر، بلافاصله تبعات گستردهای برای هزینه حملونقل دریایی و بیمه محمولهها ایجاد کرده و قیمت فرآوردههای نفتی را نیز افزایش میدهد؛ موضوعی که بهطور مستقیم صنایع وابسته به مشتقات نفتی را در سراسر خاورمیانه و حتی بازارهای دورتر تحت فشار قرار خواهد داد.
در همین راستا، بازارهای مالی خاورمیانه بیشترین حساسیت را نسبت به این ناآرامیها نشان دادهاند. شاخص بورسهای عربستان سعودی، قطر، کویت و مصر بهطور میانگین بین ۳ تا ۴ درصد کاهش یافتند که نشانهای از افت اعتماد سرمایهگذاران به ثبات سیاسی و اقتصادی منطقه است. در این میان، شاخص بورس کویت با کاهش چشمگیر ۴.۶ درصدی، بیشترین افت را تجربه کرد که بخشی از آن ناشی از وابستگی اقتصاد کویت به صادرات انرژی و نگرانی از اختلال در مسیرهای دریایی است. به موازات این تحولات، بسیاری از سرمایهگذاران جهانی و منطقهای برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت داراییهای امن حرکت کردهاند؛ این روند موجب افزایش قیمت طلا و تقویت دلار آمریکا شد و بازده اوراق قرضه دولتی ایالات متحده نیز رشد کرد.
در چنین شرایطی، هرگونه ادامه بحران میتواند نهتنها بازارهای غربی بلکه اقتصاد و بورسهای منطقه خلیج فارس و کشورهای وابسته به درآمدهای انرژی را تحت فشار بیشتری قرار دهد و هزینههای اقتصادی را برای دولتها و کسبوکارها افزایش دهد. این وضعیت برای صنایع تولیدی و خدماتی خاورمیانه، بهویژه صنایع وابسته به نفت همچون چاپ و بستهبندی، چالشهای مضاعفی ایجاد خواهد کرد.
از پیامدهای مستقیم این بحران میتوان به افزایش هزینه مواد اولیه اشاره کرد. رشد قیمت جهانی نفت بلافاصله هزینه تولید پلاستیکها، فیلمهای بستهبندی، نایلونها و روکشهای محافظ را افزایش میدهد. جوهرهای چاپ نیز که اغلب پایه نفتی دارند، تحت تأثیر همین نوسانات گرانتر میشوند و از سوی دیگر هزینههای انرژی مصرفی در کارخانهها و بخش حملونقل نیز افزایش مییابد. مجموعه این عوامل، فشار مالی قابل توجهی را بر تولیدکنندگان این بخش وارد میکند.
علاوه بر این، بحرانهای ژئوپلیتیکی میتوانند زنجیره تأمین مواد اولیه و تجهیزات را مختل کنند. محدود شدن تردد کشتیهای باری و نفتکشها از تنگه هرمز به معنی کاهش سرعت ارسال محمولهها، تأخیر در تحویل و حتی کمبود مقطعی برخی مواد اولیه خواهد بود. تولیدکنندگان در چنین شرایطی معمولاً مجبور به افزایش موجودی انبار و یا یافتن تأمینکنندگان جایگزین با هزینه حمل بالاتر میشوند که این خود هزینههای لجستیکی را افزایش میدهد.
در نتیجه این روندها، حاشیه سود شرکتهای فعال در حوزه چاپ و بستهبندی تحت فشار مستقیم قرار میگیرد. تولیدکنندگان این حوزه ناچارند برای جبران افزایش هزینهها یا قیمت نهایی محصولات را افزایش دهند که ممکن است تقاضا را کاهش دهد، یا بخشی از سود خود را فدا کنند تا سهم بازارشان حفظ شود؛ هر دو مسیر در کوتاهمدت پرریسک و چالشبرانگیز هستند.
شرایط ناپایدار ژئوپلیتیکی همچنین میتواند سرمایهگذاریهای توسعهای را کند یا متوقف کند. بسیاری از شرکتها در مواجهه با نوسانات شدید بازار و هزینههای پیشبینیناپذیر، ترجیح میدهند پروژههای نوسازی یا توسعه خطوط تولید را به تعویق بیندازند. علاوه بر این، دسترسی به تامین مالی جدید در فضای پرریسک دشوارتر میشود و بانکها و سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری عمل میکنند.
با این وجود، در دل همه این چالشهای جدی، یک نقطه قوت و فرصت مهم برای صنعت چاپ و بستهبندی در خاورمیانه همچنان پابرجاست: نیاز همیشگی و غیرقابلانکار بازار به بستهبندی کالاهای ضروری. تجربه بحرانهای مشابه در گذشته نشان داده است که حتی در ناپایدارترین دورههای سیاسی و اقتصادی، مردم همچنان نیازمند تأمین مداوم مواد غذایی، دارو و اقلام بهداشتی هستند و بستهبندی استاندارد و بهداشتی این محصولات یک الزام غیرقابل چشمپوشی است.
در چنین شرایطی، تقاضا برای چاپ و بستهبندی این دسته از کالاها نهتنها کاهش نمییابد بلکه در بسیاری از موارد، با رشد مصرف یا انبار کردن بیشتر کالاها توسط خانوارها، افزایش نیز پیدا میکند. این روند، مخصوصا در دوران بحرانهای منطقهای که احتمال قطع یا کاهش واردات وجود دارد، اهمیت تولید و بستهبندی داخلی را دوچندان میکند.
به همین دلیل شرکتها و تولیدکنندگانی که استراتژی تمرکز بر بازار کالاهای ضروری را در دستور کار قرار میدهند، معمولاً میتوانند در مقایسه با سایر بخشهای صنعت چاپ و بستهبندی، مقاومت بیشتری در برابر نوسانات شدید اقتصادی از خود نشان دهند. حتی در بسیاری از مواقع، این تولیدکنندهها از فرصت ایجاد شده برای تقویت سهم بازار، توسعه خطوط تولید و جذب مشتریان جدید بهره میبرند و در نهایت با جایگاه قویتری از دورههای پرتنش عبور میکنند.
این ویژگی خاص، صنعت چاپ و بستهبندی مرتبط با کالاهای ضروری را به یکی از معدود بخشهایی تبدیل میکند که در میان بحرانهای خاورمیانه میتواند نقشی پایدار و حتی رو به رشد ایفا کند و برای سرمایهگذاران، گزینهای قابل اتکا در سبد سرمایهگذاری محسوب شود.
منبع: apnews.com ، reuters.com
مترجم : بیتا توفیقیان
در واکنش به این حملات، ایران نیز چندین عملیات موشکی و پهپادی علیه مواضع اسرائیل انجام داده و همزمان مذاکرات هستهای با آمریکا که طی هفتههای اخیر با امیدهایی تازه دنبال میشد، بهطور کامل متوقف شده است. تداوم این وضعیت، با توجه به نقش حیاتی خاورمیانه در بازار جهانی انرژی، میتواند بهای نفت و گاز را در مسیر صعودی قرار دهد و در ادامه، هزینه تولید در بسیاری از صنایع وابسته به انرژی از جمله صنعت چاپ و بستهبندی را تحت تأثیر مستقیم قرار دهد.
در پی این تحولات، بازارهای جهانی انرژی شاهد نوسانات چشمگیری بودهاند. قیمت نفت خام Brent در تاریخ ۱۳ ژوئن حدود ۷ درصد رشد کرد و به سطح ۷۴.۲۳ دلار برای هر بشکه رسید؛ در حالی که در مجموع، این شاخص در هفته نخست شروع بحران حدود ۱۲.۵ درصد افزایش داشته است. این روند افزایشی نشان میدهد که بازار نفت همچنان بهشدت به تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه حساس است و هر نشانهای از اختلال در عرضه، میتواند سرمایهگذاران را به سمت داراییهای امن سوق دهد.
برخی تحلیلها هشدار دادهاند که در صورت ادامه یا گسترش درگیریها و بویژه در صورت محدود شدن مسیرهای صادراتی انرژی مانند تنگه هرمز، احتمال جهش قیمت نفت تا ۱۰۰ دلار یا حتی بالاتر نیز وجود دارد. تنگه هرمز یکی از مهمترین شریانهای حیاتی انرژی در جهان محسوب میشود و روزانه حدود ۱۸ تا ۱۹ میلیون بشکه نفت خام از این گذرگاه راهبردی عبور میکند که تقریباً ۲۰ درصد مصرف جهانی نفت را شامل میشود. هرگونه اختلال در این مسیر، بلافاصله تبعات گستردهای برای هزینه حملونقل دریایی و بیمه محمولهها ایجاد کرده و قیمت فرآوردههای نفتی را نیز افزایش میدهد؛ موضوعی که بهطور مستقیم صنایع وابسته به مشتقات نفتی را در سراسر خاورمیانه و حتی بازارهای دورتر تحت فشار قرار خواهد داد.
در همین راستا، بازارهای مالی خاورمیانه بیشترین حساسیت را نسبت به این ناآرامیها نشان دادهاند. شاخص بورسهای عربستان سعودی، قطر، کویت و مصر بهطور میانگین بین ۳ تا ۴ درصد کاهش یافتند که نشانهای از افت اعتماد سرمایهگذاران به ثبات سیاسی و اقتصادی منطقه است. در این میان، شاخص بورس کویت با کاهش چشمگیر ۴.۶ درصدی، بیشترین افت را تجربه کرد که بخشی از آن ناشی از وابستگی اقتصاد کویت به صادرات انرژی و نگرانی از اختلال در مسیرهای دریایی است. به موازات این تحولات، بسیاری از سرمایهگذاران جهانی و منطقهای برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت داراییهای امن حرکت کردهاند؛ این روند موجب افزایش قیمت طلا و تقویت دلار آمریکا شد و بازده اوراق قرضه دولتی ایالات متحده نیز رشد کرد.
در چنین شرایطی، هرگونه ادامه بحران میتواند نهتنها بازارهای غربی بلکه اقتصاد و بورسهای منطقه خلیج فارس و کشورهای وابسته به درآمدهای انرژی را تحت فشار بیشتری قرار دهد و هزینههای اقتصادی را برای دولتها و کسبوکارها افزایش دهد. این وضعیت برای صنایع تولیدی و خدماتی خاورمیانه، بهویژه صنایع وابسته به نفت همچون چاپ و بستهبندی، چالشهای مضاعفی ایجاد خواهد کرد.
از پیامدهای مستقیم این بحران میتوان به افزایش هزینه مواد اولیه اشاره کرد. رشد قیمت جهانی نفت بلافاصله هزینه تولید پلاستیکها، فیلمهای بستهبندی، نایلونها و روکشهای محافظ را افزایش میدهد. جوهرهای چاپ نیز که اغلب پایه نفتی دارند، تحت تأثیر همین نوسانات گرانتر میشوند و از سوی دیگر هزینههای انرژی مصرفی در کارخانهها و بخش حملونقل نیز افزایش مییابد. مجموعه این عوامل، فشار مالی قابل توجهی را بر تولیدکنندگان این بخش وارد میکند.
علاوه بر این، بحرانهای ژئوپلیتیکی میتوانند زنجیره تأمین مواد اولیه و تجهیزات را مختل کنند. محدود شدن تردد کشتیهای باری و نفتکشها از تنگه هرمز به معنی کاهش سرعت ارسال محمولهها، تأخیر در تحویل و حتی کمبود مقطعی برخی مواد اولیه خواهد بود. تولیدکنندگان در چنین شرایطی معمولاً مجبور به افزایش موجودی انبار و یا یافتن تأمینکنندگان جایگزین با هزینه حمل بالاتر میشوند که این خود هزینههای لجستیکی را افزایش میدهد.
در نتیجه این روندها، حاشیه سود شرکتهای فعال در حوزه چاپ و بستهبندی تحت فشار مستقیم قرار میگیرد. تولیدکنندگان این حوزه ناچارند برای جبران افزایش هزینهها یا قیمت نهایی محصولات را افزایش دهند که ممکن است تقاضا را کاهش دهد، یا بخشی از سود خود را فدا کنند تا سهم بازارشان حفظ شود؛ هر دو مسیر در کوتاهمدت پرریسک و چالشبرانگیز هستند.
شرایط ناپایدار ژئوپلیتیکی همچنین میتواند سرمایهگذاریهای توسعهای را کند یا متوقف کند. بسیاری از شرکتها در مواجهه با نوسانات شدید بازار و هزینههای پیشبینیناپذیر، ترجیح میدهند پروژههای نوسازی یا توسعه خطوط تولید را به تعویق بیندازند. علاوه بر این، دسترسی به تامین مالی جدید در فضای پرریسک دشوارتر میشود و بانکها و سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری عمل میکنند.
با این وجود، در دل همه این چالشهای جدی، یک نقطه قوت و فرصت مهم برای صنعت چاپ و بستهبندی در خاورمیانه همچنان پابرجاست: نیاز همیشگی و غیرقابلانکار بازار به بستهبندی کالاهای ضروری. تجربه بحرانهای مشابه در گذشته نشان داده است که حتی در ناپایدارترین دورههای سیاسی و اقتصادی، مردم همچنان نیازمند تأمین مداوم مواد غذایی، دارو و اقلام بهداشتی هستند و بستهبندی استاندارد و بهداشتی این محصولات یک الزام غیرقابل چشمپوشی است.
در چنین شرایطی، تقاضا برای چاپ و بستهبندی این دسته از کالاها نهتنها کاهش نمییابد بلکه در بسیاری از موارد، با رشد مصرف یا انبار کردن بیشتر کالاها توسط خانوارها، افزایش نیز پیدا میکند. این روند، مخصوصا در دوران بحرانهای منطقهای که احتمال قطع یا کاهش واردات وجود دارد، اهمیت تولید و بستهبندی داخلی را دوچندان میکند.
به همین دلیل شرکتها و تولیدکنندگانی که استراتژی تمرکز بر بازار کالاهای ضروری را در دستور کار قرار میدهند، معمولاً میتوانند در مقایسه با سایر بخشهای صنعت چاپ و بستهبندی، مقاومت بیشتری در برابر نوسانات شدید اقتصادی از خود نشان دهند. حتی در بسیاری از مواقع، این تولیدکنندهها از فرصت ایجاد شده برای تقویت سهم بازار، توسعه خطوط تولید و جذب مشتریان جدید بهره میبرند و در نهایت با جایگاه قویتری از دورههای پرتنش عبور میکنند.
این ویژگی خاص، صنعت چاپ و بستهبندی مرتبط با کالاهای ضروری را به یکی از معدود بخشهایی تبدیل میکند که در میان بحرانهای خاورمیانه میتواند نقشی پایدار و حتی رو به رشد ایفا کند و برای سرمایهگذاران، گزینهای قابل اتکا در سبد سرمایهگذاری محسوب شود.
منبع: apnews.com ، reuters.com
مترجم : بیتا توفیقیان