
اجرای قوانین EPR بهویژه در اتحادیه اروپا، کانادا و برخی ایالتهای آمریکا، تأثیرات عمیقی بر طراحی و چاپ بستهبندی برندها داشته است. در این مقاله، به بررسی این تأثیرات میپردازیم.
همچنین، طراحی بستهبندیها باید بهگونهای باشد که تفکیکپذیری اجزا آسانتر شود. اجزایی مثل درپوش، برچسب یا پوششهای داخلی باید بهراحتی از یکدیگر جدا شوند تا فرآیند بازیافت دچار اختلال نشود. در این زمینه، استفاده از چسبهای مخصوصی که در آب داغ حل میشوند برای برچسب بطریها، یکی از نمونههای قابل توجه طراحی سازگار با بازیافت است.
یکی از پیامدهای کلیدی قوانین جدید EPR در حوزه طراحی بستهبندی، تمرکز بر کاهش مواد ترکیبی و ارتقاء تفکیکپذیری اجزای بستهبندی است. بسیاری از بستهبندیهای متداول، بهویژه در صنایع غذایی، از لایههای غیرقابل جداسازی مانند ترکیب آلومینیوم و پلاستیک ساخته شدهاند که بازیافت آنها را دشوار میسازد. رویکردهای جدید طراحان را ملزم کرده تا از مواد سادهتر، یکپارچهتر و قابل بازیافت استفاده کنند؛ برای مثال، بستهبندیهای چیپس که قبلاً از آلومینیوم-پلاستیک تهیه میشدند، اکنون با نمونههای پلاستیکی تکلایه قابل بازیافت جایگزین شدهاند. از سوی دیگر، طراحی باید بهگونهای باشد که اجزای مختلف بستهبندی مانند برچسبها، درپوشها یا لایههای پوششی به آسانی از یکدیگر جدا شوند تا در فرآیند بازیافت اختلالی ایجاد نشود. در همین راستا، استفاده از چسبهای خاصی که در آب داغ جدا میشوند، در بستهبندی بطریها رواج یافته تا برچسبها بدون آسیب به پلاستیک اصلی جدا شوند. این تغییرات، طراحی بستهبندی را وارد مرحلهای جدید کردهاند که در آن، تفکیکپذیری و بازیافتپذیری به اندازهی زیباییشناسی اهمیت یافتهاند.
موضوع دیگر، رواج بیشتر استفاده از رنگها و نمادهای استاندارد در طراحیهاست؛ مثلا درج نمادهای رنگی سیستم تفکیک زباله خانگی کشور فرانسه روی بستهبندیهای فروشگاهی، یکی از نمونههای کاربردی این روند است. در کنار این، قوانین جدید برندها را ملزم به حذف برخی جوهرها و روکشهای خاص کردهاند؛ بهخصوص جوهرهایی که حاوی فلزات سنگین یا مواد UV هستند، زیرا این نوع مواد میتوانند فرآیند بازیافت را مختل کنند. از همینرو، برندها بهسوی استفاده از مرکبهای پایه آب، بدون فلزات سنگین، و با قابلیت جداسازی آسان حرکت کردهاند.
در برخی کشورهای اسکاندیناوی، حتی استفاده از مرکبهای براق فلزی در بستهبندی مواد غذایی ممنوع شده است. در نهایت، در پاسخ به الزامات بازیافتی، بسیاری از برندها به سادهسازی طراحی بصری روی آوردهاند. طرحهای پیچیده، روکشهای براق، فویلها، لمینیت و UV Spot جای خود را به طراحیهای مینیمال، ساده و اغلب تکرنگ دادهاند. نمونهای از این تغییر را میتوان در محصولات برند Nivea مشاهده کرد که برخی از طراحیهای گرافیکی خود را سادهتر کرده تا بازیافتپذیری آنها بهبود بیابد.
چالشها: اجرای الزامات EPR گرچه فرصتهایی برای برندها ایجاد میکند، اما چالشهای مهمی نیز به همراه دارد که بهویژه در مراحل اولیه تغییرات، تأثیرگذار هستند. یکی از نخستین چالشها، افزایش هزینههای تولید و چاپ در کوتاهمدت است. استفاده از مواد اولیه جدید، جوهرهای زیستسازگار، و تغییر در فرآیندهای طراحی و بستهبندی نیازمند سرمایهگذاری است و ممکن است قیمت تمامشدهی محصول را افزایش دهد. در کنار این، تیمهای طراحی و چاپ نیز باید بازآموزی شوند تا با استانداردهای جدید طراحی برای بازیافتپذیری و تفکیکپذیری آشنا شوند. این فرآیند گاه پیچیده و زمانبر است و نیاز به هماهنگی میان بخشهای فنی، طراحی و بازاریابی دارد.
چالش دیگر، دشواری در تأمین مواد اولیه و جوهرهای سازگار با محیط زیست است؛ چرا که همهی بازارها به یک اندازه به این نوع مواد دسترسی ندارند و در برخی مناطق، هزینه یا زمان تأمین آنها میتواند مانعی جدی باشد. افزون بر این، پیچیدگی استانداردهای مختلف در کشورهای گوناگون، کار را برای برندهایی که در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند دشوارتر کرده است؛ چرا که الزامات بازیافت در اروپا با آسیا یا آمریکای شمالی تفاوت دارد و شرکتها ناچار به طراحی بستهبندیهای متناسب با هر منطقه هستند.
با این حال، برخی برندهای پیشرو در جهان مسیر را برای دیگران هموار کردهاند. به عنوان نمونه، شرکت Unilever اعلام کرده است که تا سال 2030 تمامی بستهبندیهای خود را به صورت کاملاً قابل بازیافت یا زیستتجزیهپذیر طراحی خواهد کرد. Nestlé نیز در راستای مسئولیتپذیری زیستمحیطی، از جوهرهای جدیدی در بستهبندیهای کودکان استفاده میکند که فاقد ترکیبات سمی هستند. همچنین شرکت P&G در حال توسعهی بطریهایی است که برچسب آنها بدون نیاز به شستشو به راحتی جدا میشود تا فرآیند بازیافت سادهتر گردد. این نمونهها نشان میدهند که با وجود چالشها، حرکت بهسوی طراحی پایدار نهتنها ممکن، بلکه ضروری و آیندهساز است.
نتیجهگیری
قوانین EPR یک تغییر بنیادین در نگرش به بستهبندی و چاپ ایجاد کردهاند. دیگر بستهبندی صرفاً ابزاری برای محافظت یا بازاریابی نیست، بلکه مسئولیتی برای کل چرخهی عمر محصول است. این موضوع طراحان، چاپخانهها و برندها را به بازاندیشی در کل فرآیند طراحی، انتخاب مواد، و نوع چاپ واداشته است.
و در آیندهای نزدیک، موفقترین برندها نه آنهایی هستند که طراحی زیباتری دارند، بلکه آنهاییاند که طراحی پایدارتر، هوشمندتر و مسئولانهتری ارائه میدهند.
منبع: packagingeurope.com
مترجم: بیتا توفیقیان
- EPR چیست و چه اهمیتی دارد؟
- تأثیر EPR بر طراحی بستهبندی
همچنین، طراحی بستهبندیها باید بهگونهای باشد که تفکیکپذیری اجزا آسانتر شود. اجزایی مثل درپوش، برچسب یا پوششهای داخلی باید بهراحتی از یکدیگر جدا شوند تا فرآیند بازیافت دچار اختلال نشود. در این زمینه، استفاده از چسبهای مخصوصی که در آب داغ حل میشوند برای برچسب بطریها، یکی از نمونههای قابل توجه طراحی سازگار با بازیافت است.
یکی از پیامدهای کلیدی قوانین جدید EPR در حوزه طراحی بستهبندی، تمرکز بر کاهش مواد ترکیبی و ارتقاء تفکیکپذیری اجزای بستهبندی است. بسیاری از بستهبندیهای متداول، بهویژه در صنایع غذایی، از لایههای غیرقابل جداسازی مانند ترکیب آلومینیوم و پلاستیک ساخته شدهاند که بازیافت آنها را دشوار میسازد. رویکردهای جدید طراحان را ملزم کرده تا از مواد سادهتر، یکپارچهتر و قابل بازیافت استفاده کنند؛ برای مثال، بستهبندیهای چیپس که قبلاً از آلومینیوم-پلاستیک تهیه میشدند، اکنون با نمونههای پلاستیکی تکلایه قابل بازیافت جایگزین شدهاند. از سوی دیگر، طراحی باید بهگونهای باشد که اجزای مختلف بستهبندی مانند برچسبها، درپوشها یا لایههای پوششی به آسانی از یکدیگر جدا شوند تا در فرآیند بازیافت اختلالی ایجاد نشود. در همین راستا، استفاده از چسبهای خاصی که در آب داغ جدا میشوند، در بستهبندی بطریها رواج یافته تا برچسبها بدون آسیب به پلاستیک اصلی جدا شوند. این تغییرات، طراحی بستهبندی را وارد مرحلهای جدید کردهاند که در آن، تفکیکپذیری و بازیافتپذیری به اندازهی زیباییشناسی اهمیت یافتهاند.
- تأثیر EPR بر چاپ و طراحی گرافیکی بستهبندی
موضوع دیگر، رواج بیشتر استفاده از رنگها و نمادهای استاندارد در طراحیهاست؛ مثلا درج نمادهای رنگی سیستم تفکیک زباله خانگی کشور فرانسه روی بستهبندیهای فروشگاهی، یکی از نمونههای کاربردی این روند است. در کنار این، قوانین جدید برندها را ملزم به حذف برخی جوهرها و روکشهای خاص کردهاند؛ بهخصوص جوهرهایی که حاوی فلزات سنگین یا مواد UV هستند، زیرا این نوع مواد میتوانند فرآیند بازیافت را مختل کنند. از همینرو، برندها بهسوی استفاده از مرکبهای پایه آب، بدون فلزات سنگین، و با قابلیت جداسازی آسان حرکت کردهاند.
در برخی کشورهای اسکاندیناوی، حتی استفاده از مرکبهای براق فلزی در بستهبندی مواد غذایی ممنوع شده است. در نهایت، در پاسخ به الزامات بازیافتی، بسیاری از برندها به سادهسازی طراحی بصری روی آوردهاند. طرحهای پیچیده، روکشهای براق، فویلها، لمینیت و UV Spot جای خود را به طراحیهای مینیمال، ساده و اغلب تکرنگ دادهاند. نمونهای از این تغییر را میتوان در محصولات برند Nivea مشاهده کرد که برخی از طراحیهای گرافیکی خود را سادهتر کرده تا بازیافتپذیری آنها بهبود بیابد.
- فرصتها و چالشهای برندها در مواجهه با قوانین EPR
چالشها: اجرای الزامات EPR گرچه فرصتهایی برای برندها ایجاد میکند، اما چالشهای مهمی نیز به همراه دارد که بهویژه در مراحل اولیه تغییرات، تأثیرگذار هستند. یکی از نخستین چالشها، افزایش هزینههای تولید و چاپ در کوتاهمدت است. استفاده از مواد اولیه جدید، جوهرهای زیستسازگار، و تغییر در فرآیندهای طراحی و بستهبندی نیازمند سرمایهگذاری است و ممکن است قیمت تمامشدهی محصول را افزایش دهد. در کنار این، تیمهای طراحی و چاپ نیز باید بازآموزی شوند تا با استانداردهای جدید طراحی برای بازیافتپذیری و تفکیکپذیری آشنا شوند. این فرآیند گاه پیچیده و زمانبر است و نیاز به هماهنگی میان بخشهای فنی، طراحی و بازاریابی دارد.
چالش دیگر، دشواری در تأمین مواد اولیه و جوهرهای سازگار با محیط زیست است؛ چرا که همهی بازارها به یک اندازه به این نوع مواد دسترسی ندارند و در برخی مناطق، هزینه یا زمان تأمین آنها میتواند مانعی جدی باشد. افزون بر این، پیچیدگی استانداردهای مختلف در کشورهای گوناگون، کار را برای برندهایی که در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند دشوارتر کرده است؛ چرا که الزامات بازیافت در اروپا با آسیا یا آمریکای شمالی تفاوت دارد و شرکتها ناچار به طراحی بستهبندیهای متناسب با هر منطقه هستند.
با این حال، برخی برندهای پیشرو در جهان مسیر را برای دیگران هموار کردهاند. به عنوان نمونه، شرکت Unilever اعلام کرده است که تا سال 2030 تمامی بستهبندیهای خود را به صورت کاملاً قابل بازیافت یا زیستتجزیهپذیر طراحی خواهد کرد. Nestlé نیز در راستای مسئولیتپذیری زیستمحیطی، از جوهرهای جدیدی در بستهبندیهای کودکان استفاده میکند که فاقد ترکیبات سمی هستند. همچنین شرکت P&G در حال توسعهی بطریهایی است که برچسب آنها بدون نیاز به شستشو به راحتی جدا میشود تا فرآیند بازیافت سادهتر گردد. این نمونهها نشان میدهند که با وجود چالشها، حرکت بهسوی طراحی پایدار نهتنها ممکن، بلکه ضروری و آیندهساز است.
نتیجهگیری
قوانین EPR یک تغییر بنیادین در نگرش به بستهبندی و چاپ ایجاد کردهاند. دیگر بستهبندی صرفاً ابزاری برای محافظت یا بازاریابی نیست، بلکه مسئولیتی برای کل چرخهی عمر محصول است. این موضوع طراحان، چاپخانهها و برندها را به بازاندیشی در کل فرآیند طراحی، انتخاب مواد، و نوع چاپ واداشته است.
و در آیندهای نزدیک، موفقترین برندها نه آنهایی هستند که طراحی زیباتری دارند، بلکه آنهاییاند که طراحی پایدارتر، هوشمندتر و مسئولانهتری ارائه میدهند.
منبع: packagingeurope.com
مترجم: بیتا توفیقیان