
صادرات زباله پلاستیکی و کشورهای در حال توسعه: واقعیتهای پنهان یک تجارت جهانی
در جهان امروز، پلاستیک همهجا حاضر است: از بطریهای آب و بستهبندی مواد غذایی گرفته تا قطعات خودرو و تجهیزات پزشکی. اما پشت این همه کاربرد، چهرهٔ تاریکی هم وجود دارد: کوههایی از زبالههای پلاستیکی که به سختی مدیریت میشوند.
هر سال میلیونها تُن پلاستیک به چرخهٔ مصرف وارد میشود و بخش بزرگی از آن پس از یکبار مصرف به پسماند بدل میگردد. کشورهای توسعهیافته برای حل معضل رو به افزایش این زبالهها، راهی ظاهراً ساده پیدا کردهاند: ارسال آن به کشورهای در حال توسعه.
این تجارت بینالمللی سالهاست جریان دارد و در نگاه اول ممکن است «برد-برد» به نظر برسد. کشورهای ثروتمند از هزینهٔ سنگین دفع و بازیافت داخلی خلاص میشوند و کشورهای دریافتکننده هم به مواد خام ارزان برای صنایع بازیافت دسترسی پیدا میکنند. اما واقعیت پیچیدهتر از این است. آنچه در بنادر و شهرهای کشورهای آسیایی و آفریقایی رخ میدهد، نشان میدهد که این جریان اغلب به انتقال آلودگی، بار مالی و رنج اجتماعی منجر میشود. در این مقاله به ابعاد مختلف ماجرا میپردازیم: از زیستمحیطی و اقتصادی گرفته تا اجتماعی، حقوقی و اخلاقی.
ابعاد و مقیاس تجارت زباله پلاستیکی
بر اساس برآوردهای سازمان ملل، تا پیش از محدودیتهای چین در سال ۲۰۱۸، بیش از نیمی از زبالههای پلاستیکی جهان به آن کشور صادر میشد. پس از ممنوعیت واردات در چین، این محمولهها به سرعت مسیر خود را به کشورهای دیگری چون مالزی، اندونزی، فیلیپین، ترکیه و ویتنام تغییر دادند. حجم این صادرات به قدری زیاد بود که بنادر کوچک در جنوب شرق آسیا ناگهان با کوههایی از کانتینرهای پُر از پلاستیک مواجه شدند.
برخی از این پلاستیکها قابل بازیافت بودند، اما بخش بزرگی آلوده یا مختلط با دیگر مواد بود، چیزی که بازیافت آن از نظر اقتصادی صرفه نداشت. نتیجه این شد که بسیاری از محمولهها در محیط رها شدند یا به طور غیرقانونی سوزانده شدند. همین اتفاق موجی از اعتراضات محلی و بینالمللی را برانگیخت.
پیامدهای زیستمحیطی
کشورهای در حال توسعه معمولاً زیرساخت مدیریت پسماند محدودی دارند. وقتی حجم عظیمی از زبالههای خارجی وارد میشود، سیستمهای ضعیف جمعآوری و بازیافت بهسرعت تحت فشار قرار میگیرند. در نتیجه:
- بخش زیادی از زبالهها به محلهای دفن غیرمجاز یا حاشیه رودخانهها ریخته میشود.
- پلاستیکهای سبک با باد جابهجا شده و به دریاها و اقیانوسها میرسند.
- سوزاندن در فضای باز، دیوکسینها و فلزات سنگین خطرناک وارد هوا میکند.
آثار این آلودگی فراتر از محیط محلی است. ریزپلاستیکها وارد زنجیره غذایی جهانی میشوند، کیفیت آب آشامیدنی کاهش مییابد و تنوع زیستی اکوسیستمهای حساس ساحلی و دریایی آسیب میبیند. به بیان دیگر، مسئله فقط مشکل کشورهای دریافتکننده نیست؛ کل سیاره هزینه میپردازد.
پیامدهای اقتصادی
از زاویهٔ اقتصادی، صادرات زباله پلاستیکی در ابتدا میتواند جذاب به نظر برسد. صنایع بازیافت داخلی در کشورهای میزبان مواد اولیهٔ ارزان در اختیار دارند و فرصتهای شغلی—هرچند غیررسمی و کمدرآمد—ایجاد میشود. اما در واقعیت، معایب بلندمدت بسیار سنگینتر از منافع کوتاهمدتاند.
اول اینکه کیفیت پایین بسیاری از این پلاستیکها ارزش واقعی بازیافت را کاهش میدهد. دوم، وابستگی به واردات پسماند خارجی مانع توسعه فناوریهای نوین مدیریت پسماند داخلی میشود. سوم، هزینههای پاکسازی محیط و بهداشت عمومی اغلب به دوش دولتها و جوامع محلی میافتد، نه صادرکنندگان. در واقع، پولی که کشورهای ثروتمند برای دفع در داخل میبایست بپردازند، به شکل بار مالی و خسارت محیطزیستی بر دوش کشورهای فقیرتر منتقل میشود.
پیامدهای اجتماعی و سلامت عمومی
در بسیاری از کشورهای دریافتکننده، بخش بزرگی از زبالهها توسط بخش غیررسمی مدیریت میشود: کارگرانی که بدون تجهیزات ایمنی در کارگاههای کوچک یا در خیابانها پلاستیکها را تفکیک میکنند. این افراد اغلب فقیرترین اقشار جامعه هستند، از جمله زنان و کودکان.
تماس مستقیم با پلاستیکهای آلوده و دود ناشی از سوزاندن مواد، بیماریهای تنفسی، مشکلات پوستی و آسیبهای درازمدت به سلامت ایجاد میکند. کودکان زبالهگرد که در کنار کانتینرهای پر از پلاستیکهای خارجی کار میکنند، تصویری تلخ از نابرابری جهانی به نمایش میگذارند: زبالهای که در اروپا یا آمریکا تولید شده، زندگی کودکی در جنوب شرق آسیا یا آفریقا را به خطر میاندازد.
از سوی دیگر، ورود ناگهانی حجم زیاد زباله به جوامع کوچک شهری، کیفیت زندگی را نیز پایین میآورد. بوی نامطبوع، انسداد جادهها و رودخانهها، و افزایش آلودگی بصری و صوتی، مردم محلی را تحت فشار روانی قرار میدهد.
نمونههای واقعی از کشورهای در حال توسعه
تجربهٔ مالزی پس از ۲۰۱۸ یکی از شاخصترین نمونههاست. وقتی چین درهای خود را بست، هزاران تُن زباله پلاستیکی به مالزی سرازیر شد. به سرعت دهها کارخانهٔ کوچک و اغلب غیرقانونی برای بازیافت یا سوزاندن این مواد شکل گرفت. گزارشها نشان میدادند که دود سیاه ناشی از سوزاندن پلاستیک، روستاها را فراگرفته و مردم از بیماریهای تنفسی شکایت میکردند.
در فیلیپین هم اعتراضات گسترده علیه کانادا بهراه افتاد، زیرا کانتینرهای زبالهای که با برچسب «قابل بازیافت» ارسال شده بودند، در واقع شامل مواد غیرقابل بازیافت و حتی زبالههای خانگی بودند. پس از سالها کشمکش دیپلماتیک، بخشی از محمولهها به کانادا بازگردانده شد. این اتفاقها نشان داد که تجارت زباله نه فقط مسئلهای محیطزیستی، بلکه موضوعی سیاسی و دیپلماتیک است.
ترکیه نیز در سالهای اخیر مقصد اصلی زبالههای پلاستیکی اروپا بوده است. در استان آدانا، کوههایی از پلاستیکهای رهاشده یا نیمه سوخته در کنار زمینهای کشاورزی دیده میشود که نگرانی درباره آلودگی خاک و محصولات کشاورزی را افزایش داده است.
چارچوب حقوقی و سیاستگذاری بینالمللی
برای مدیریت این تجارت، کنوانسیون بازل که انتقال فرامرزی پسماندهای خطرناک را تنظیم میکند، اهمیت ویژه دارد. اصلاحات اخیر این کنوانسیون در سال ۲۰۲۱ شامل محدودیتهای بیشتر بر صادرات پلاستیکهای مخلوط و آلوده شد. اما مشکل اصلی اجرای این قوانین است. در بسیاری از مرزها، کنترل محمولهها دشوار است و صادرکنندگان با تغییر برچسبها یا مسیرها از مقررات عبور میکنند.
برخی کشورها واردات زباله پلاستیکی را بهطور کامل ممنوع کردهاند، اما در عمل قاچاق و ورود غیرقانونی ادامه دارد. از سوی دیگر، نیاز اقتصادی به مواد ارزان برای صنایع پاییندستی سبب میشود که حتی با وجود قوانین، بازار خاکستری همچنان فعال بماند.
راهحلها و مسیرهای آینده
برای حل این مسئله، باید ترکیبی از راهکارهای محلی و بینالمللی اجرا شود:
- شفافیت و ردیابی دیجیتال: استفاده از فناوری بلاکچین یا سامانههای دیجیتال برای ردیابی محمولهها از مبدأ تا مقصد.
- سرمایهگذاری در زیرساخت داخلی: کشورهای در حال توسعه باید با حمایت مالی و فنی جامعه بینالمللی زیرساختهای مدیریت پسماند خود را تقویت کنند.
- مسئولیت تولیدکننده: شرکتهای چندملیتی باید موظف شوند بخشی از هزینههای مدیریت زبالهٔ محصولاتشان را بپردازند، چه در کشور مبدأ و چه در کشور مقصد.
- توسعه اقتصاد چرخهای: طراحی محصولاتی که بهراحتی بازیافت میشوند، استفاده از بستهبندیهای قابل استفادهٔ مجدد و کاهش وابستگی به پلاستیکهای یکبارمصرف.
- حمایت از کارگران بازیافت: تبدیل بخش غیررسمی به بخش رسمی با دسترسی به حقوق پایه، بیمه و تجهیزات ایمنی.
- آموزش و فرهنگسازی: ارتقای آگاهی عمومی درباره خطرات پلاستیک و ترویج مصرف مسئولانه در سطح جهانی.
بُعد اخلاقی و سیاسی
در نهایت، مسئلهٔ صادرات زباله پلاستیکی فقط یک موضوع فنی یا اقتصادی نیست؛ بُعدی عمیقاً اخلاقی دارد. وقتی کشورهای ثروتمند زبالههای خود را صادر میکنند، در عمل هزینههای سبک زندگی مصرفگرایانهٔ خود را به دوش جوامعی میگذارند که کمترین سهم را در تولید این آلودگی داشتهاند. این نابرابری آشکار نوعی استعمار زیستمحیطی مدرن است.
از منظر سیاسی نیز این روند اعتماد میان کشورها را تضعیف میکند و به تنشهای دیپلماتیک دامن میزند. اگر قرار است جامعهٔ جهانی در برابر بحران اقلیم و آلودگی متحد شود، چنین نابرابریهایی باید از میان برداشته شوند.
صادرات زباله پلاستیکی به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که مشکل جهانی پلاستیک را نمیتوان صرفاً با «جابجایی» حل کرد. این تجارت بهجای رفع مسئله، اغلب فقط بار آن را از دوش یک کشور برداشته و بر دوش کشور دیگر میگذارد. پیامدهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی آن روشن است: آلودگی گسترده، هزینههای پنهان و رنج انسانی.
راهحل واقعی نیازمند تغییرات ساختاری است: کاهش تولید پلاستیکهای غیرضروری، طراحی محصول برای چرخهٔ بسته، تقویت قوانین بینالمللی و سرمایهگذاری در زیرساختهای محلی. تنها با چنین رویکردی میتوان امیدوار بود که کشورهای در حال توسعه از قربانیان خاموش این بحران جهانی به بازیگران توانمند مدیریت منابع بدل شوند.
منبع: https://packagingeurope.com/features/what-is-the-real-impact-of-plastic-waste-exports-on-developing-countries/13333.article





