
روندهای پیش روی بستهبندی در سال ۲۰۲۵: آیندهای آشفته، هوشمند و پایدار
بستهبندی دیگر صرفاً یک پوشش محافظ نیست؛ بلکه به یک پلتفرم چندوجهی تبدیل شده که وظیفه دارد در لحظه، توجهات را به خود جلب کند، پیام برند را با وضوح و کمترین پیچیدگی منتقل سازد، تعاملات معناداری ایجاد کند و در نهایت، تعهدات زیستمحیطی را به عمل برساند. این پنج روند کلیدی، نقشه راه صنعت بستهبندی را در سال پیش رو مشخص میکنند:
- اختلال پویا (Dynamic Disruption): جلب توجه در بازاری که روز به روز شلوغتر میشود.
- مینیمالیسم مدرن (Modern Minimalism): رویکرد «کمتر، بیشتر است» که با سلیقهی مصرفکننده امروزی هماهنگ است.
- تجربههای تعاملی (Interactive Experiences) : خلق لحظات منحصر به فرد و جذاب از طریق بستهبندی هوشمند.
- جذابیت حسی (Sensory Engagement) : درگیر کردن بینایی، لامسه، شنوایی و بویایی برای ایجاد لذت.
- نوآوری پایداری (Sustainability Innovation) : پیشبرد راهحلهای بستهبندی دوستدار محیط زیست با نوآوریهای عمیقتر.اختلال پویا: پیروزی بستهبندیهای شوکآور در نبرد دیداری
در دنیایی که قفسههای فروشگاهها و صفحات وبسایتهای تجارت الکترونیک مملو از گزینههای بیشمار هستند، رقابت بر سر جلب توجه مصرفکننده به یک جنگ ثانیهای تبدیل شده است. پژوهشها نشان میدهند که برندها تنها کسری از ثانیه فرصت دارند تا در میان انبوه محصولات مشابه، چشم مخاطب را به خود خیره کنند. در نتیجه، بستهبندی باید عاملی برهمزننده (Disruptor) و کاملاً غیرمتعارف باشد. اینجاست که مفهوم «اختلال پویا» وارد میشود.این روند فراتر از یک رنگ جذاب است که معنی آن چیزیست شبیه به شکستن قوانین جاافتادهی یک دستهبندی محصول. برندهایی مانند روغن زیتون گرازا (Graza Olive Oil) و چاشنیهای اسپایسولوژی (Spiceology) این مرزها را جابجا کردهاند. گرازا با استفاده از بطریهای فشاری (Squeeze Bottles) که معمولاً برای سسها یا مایونز استفاده میشود، در قفسهی روغن زیتون ظاهر شده است. این تغییر غیرمنتظره، باعث ایجاد نوعی ناهماهنگی شناختی میشود که مغز مصرفکننده را وادار به توقف و پردازش میکند. مایکل میرافلور، مشاور برجسته، این رویکرد را «بستهبندی آشوبگر (Chaos Packaging) مینامد و تاکید میکند که این بستهها بیشتر از جعبهها و بطریهای سنتی جلب توجه میکنند. این امر به ویژه زمانی اهمیت مییابد که هزینههای تبلیغات دیجیتال رو به افزایش است و بستهبندی به آخرین سنگر بازاریابی در نقطهی فروش تبدیل میشود.
یک مطالعه از نیلسن نشان میدهد که ۶۴ درصد از تصمیمات مصرفکننده برای امتحان یک محصول جدید، مستقیماً تحت تأثیر جذابیت بصری بستهبندی است. از این رو، طراحی سفارشی برای بستهبندی اولیه و ثانویه با اشکال، اندازهها، سیلوئتها و مواد غیرمنتظره، ابزاری قدرتمند برای ایجاد این اختلال است. برای مثال، بخش طراحی برلین پکیجینگ، استودیو وان اِلوِن (Studio One Eleven®)، برای محصولات بهداشتی مردانه پاتریکس (Patricks) بستهبندیهایی طراحی کرد که قالب مرسوم محصولات مراقبت شخصی را میشکند. فرمهای مستطیلی، ظریف، با تاکید بر آلومینیوم که از طراحی لوازم الکترونیکی و خودرو الهام گرفته شدهاند، در مقابل شیشهها و تیوپهای گرد و فراگیر این دستهبندی قرار میگیرند و تمایز خیرهکنندهای ایجاد میکنند. همچنین، استفادهی اسپایسولوژی از قوطیهای آلومینیومی برای چاشنیهای کباب، که معمولاً در راهروی ادویهجات دیده نمیشوند، به برند کمک میکند تا متمایز و خاص به نظر برسد. این اقدامات، نهتنها از رقبا فاصله میگیرند، بلکه تجربهی کاربری بسیار جذاب و درگیرکنندهای را خلق میکنند.

مینیمالیسم مدرن: پالایش بصری و تعهد به پایداری
در سالهای اخیر، موج مینیمالیسم به اوج خود رسیده است. این روند نشان دهندهی یک حرکت آگاهانه به سمت زیباییشناسی ساده، خلوت و زیرکانه است. در ذهن مصرفکننده، طراحی بستهبندی مینیمال اغلب با کیفیت بالاتر، لوکس بودن، و مفهوم محصولات تمیز (Clean Products) با مواد تشکیل دهنده کمتر و طبیعیتر مرتبط است.
یک تحقیق در ژورنال بازاریابی نشان داد که در بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای آمریکا، سادگی طراحی بستهبندی، ارتباط مثبتی با قیمت محصول دارد. این به آن معناست که مصرفکننده سادگی را نشانهی اعتماد به نفس برند و کیفیت برتر میداند و حاضر است برای آن هزینه بیشتری بپردازد.
رسیدن به یک طراحی مینیمال که در عین سادگی، عام به نظر نرسد، نیازمند دقت فراوان است. این کار مستلزم یک ترکیب بینقص از تایپوگرافی، اندازهبندی، فضای سفید (White Space) و انتخاب رنگ است که باید با دقت توسط طراحان ساختاری و برند حرفهای صورت گیرد. طراحان باید درک عمیقی از ظرایف و زیباییشناسی جهانی این سبک داشته باشند تا سادگی را به جلوه و شکوه تبدیل کنند.
فراتر از زیباییشناسی، مینیمالیسم مدرن عمیقاً با دغدغههای زیستمحیطی مصرفکنندگان امروز هماهنگ است. این روند بر استفاده از مواد کمتر و حذف اجزای غیرضروری تأکید دارد تا ضایعات را کاهش داده و ردپای کربن کلی محصول را بهبود بخشد. رویکرد پایداری برلین پکیجینگ (C.O.R.E) شامل بهینهسازی بستهبندی برای اطمینان از کارایی با حداقل اجزا است. نمونهی بارز این رویکرد، توسعهی بطری قابل پر کردن مجدد آمیکا (Amika Forever Friend) است که علاوه بر طراحی مینیمال و شیک، پایداری را به هستهی خود برده است. استفاده از این بطریهای چندبار مصرف به مدت یک سال، ردپای کربن بستهبندی را تا ۶۹ درصد نسبت به استفاده از بطریهای پلاستیکی بازیافتی (PCR) کاهش میدهد و در عین حال، به زیبایی دکوراسیون حمام میآید.

تجربههای تعاملی: بستهبندی به عنوان دروازهی دیجیتالمصرفکنندگان امروز به دنبال چیزی فراتر از یک محصول هستند؛ آنها تجربههای منحصر به فرد را میطلبند. در سال ۲۰۲۵، بستهبندی از وظیفهی صرف محافظت از محصول فراتر رفته و به ابزاری برای تعامل، ارتباط و خلق لحظات ویژه تبدیل میشود.
ابزارهای دیجیتال کلید این تحول هستند. فناوریهایی مانند کدهای QR و NFC (ارتباطات میدان نزدیک) به مصرفکننده اجازه میدهند تا به روشهای قویتر و جذابتری با برندها تعامل کنند. اسکن سریع با گوشی هوشمند، مشتری را به دنیای دیجیتال برند میبرد تا: آموزشهای محصول را تماشا کند، اطلاعات عمیق دربارهی مواد تشکیلدهنده را بخواند، دربارهی اقدامات اجتماعی و زیستمحیطی شرکت بیاموزد یا حتی بازیها و مسابقات تعاملی را تجربه کند.
مثالی بارز از این تعامل، طراحی سفارشی بطری Remus Babe Ruth Reserve توسط استودیو وان اِلوِن بود. این محصول یک نسخهی کلکسیونی بسیار محدود بود و هر بطری با یک کد QR اختصاصی برچسبگذاری شده بود. با اسکن کد، کلکسیونر میتوانست دقیقاً بفهمد که بازیکن افسانهای بیب روث در نوبت ضربهی مشخص شده بر روی بطری، چه رکوردی را به جا گذاشته است. این نوع طراحی، محصول را به یک قطعهی داستانی و تعاملی تبدیل میکند.
رشد خیرهکنندهی رسانههای اجتماعی به عنوان کانال خرید (بر اساس تحقیقات مینتل، نزدیک به نیمی از مصرفکنندگان از طریق شبکههای اجتماعی خرید کردهاند)، اهمیت بستهبندی تعاملی را دوچندان کرده است. بستهبندی خلاقانه و تعاملی، تجربه برند را ارتقا میدهد و مردم را تشویق میکند که ویدیوهای آنباکسینگ و توصیهی محصول را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند. در این راستا، بستهبندی ثانویه نیز اهمیت حیاتی پیدا میکند. برلین پکیجینگ برای سرم بازسازی La Mer، یک بستهی سفارشی شبیه به تراریوم خلق کرد که محصول داخل یک غلاف خاکی قابل رشد قرار داشت و کارت راهنمای آن از کاغذ دانهدار (Seed Paper) ساخته شده بود که میتوانست داخل تراریوم کاشته شود تا نعناع یا اسطوخودوس رشد کند. این فرآیند، لحظهی باز کردن جعبه را به یک تجربهی کاشت و رشد تبدیل میکند که بسیار ترغیبکننده برای اشتراکگذاری در فضای مجازی است.

جذابیت حسی: تحریک لذت از طریق بستهبندی
فراتر از تعامل دیجیتال، بستهبندی میتواند با درگیر کردن تمامی حواس، مشتریان لذتجو را به خود جذب کند. طبق گزارش گلوبالدیتا، «به دلیل انزوا، بیحوصلگی و اضطراب، بسیاری از خریداران شروع به جستجوی انواع هیجانانگیزتری از کالاها و خدمات روزمره کردهاند.» گروههای مصرفکننده جوانتر به ویژه تجربه محور هستند و مایلند برای یک تجربه برند پیشرفتهتر، هزینه بیشتری بپردازند.
بستهبندی در سال ۲۰۲۵ به یک ارکستر حسی تبدیل میشود:
- لامسه: المانهای لمسی مانند پوششهای Soft Touch، بافتهای منحصر به فرد (مانند حکاکیها یا طرحهای برجسته) مشتری را تشویق میکنند که بسته را در دست بگیرد، احساس کند و کاوش کند.
- بویایی: ویژگیهای «خراش و بو کن (Scratch-n-Sniff) برای محصولات مربوط به عطر و رایحه در حوزههای مراقبتهای خانگی و زیبایی، یک عنصر سرگرمکننده و تأییدکننده کیفیت اضافه میکند.
- بینایی و حرکت: استفاده از فناوری تغییر رنگ برای نمایش تازگی، اثربخشی یا صرفاً جنبهی بازیگوشانه، یا تعبیهی المانهای پاپآپ یا چراغهای LED برای خلق یک لحظهی غافلگیرکننده در هنگام باز کردن.
برلین پکیجینگ در توسعهی راهحلهایی با اشکال سفارشی، بافتهای خاص و عناصر بصری غافلگیرکننده دارای تخصص گسترده است. به عنوان مثال، تقویم ظهور زیبایی Shopper’s Mart که با باز شدن، یک شومینه شبیهسازی شده روشن میشد، یک تجربهی بصری و حسی هیجانانگیز را فراهم میکرد. همچنین، طراحی Artjar برای کرم RéVive، که با همکاری یک طراح لوازم جانبی صورت گرفت، با استفاده از الماسهای سهبعدی روی برچسب، شیشه را به یک اثر هنری با بافت لمسی منحصر به فرد تبدیل کرد.

نوآوری پایداری: الزامی بدون توقف
پایداری دیگر یک روند نیست؛ یک اصل بنیادین است که توسط تقاضای مصرفکننده، الزامات خردهفروشی، مقررات دولتی و تعهدات کلان شرکتها هدایت میشود. یورومونیتور تاکید میکند: «اقتصاد چرخشی (Circularity) قویترین محرک توسعه بستهبندی است، زیرا فشارها برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست توسط بستهبندی، رو به افزایش است.»
سال ۲۰۲۵ یک نقطه عطف حیاتی است، زیرا بسیاری از بزرگترین شرکتهای کالاهای مصرفی با ضربالاجلهای مهمی برای تحقق اهداف زیستمحیطی خود روبرو هستند. تمرکز همچنان بر کاهش استفاده از پلاستیکهای بکر، ارتقای قابلیت بازیافت و حذف ضایعات با سیستمهای پر کردن مجدد و استفاده مجدد است. علاوه بر این، بازده انرژی، مصرف آب، کاهش گازهای گلخانهای و چرخهی مواد در کانون توجه قرار خواهند گرفت. این امر به نوآوری در سبکسازی مواد، بستهبندی تکمادهای برای تسهیل بازیافت و توسعهی مواد زیستتجزیهپذیر منجر خواهد شد.
تیم پایداری برلین پکیجینگ با انجام تحلیل چرخه عمر (LCA)، به مشتریان کمک میکند تا تأثیر زیستمحیطی محصول خود را در کل مسیر عمر آن، شامل ردپای کربن و مصرف منابع، به صورت کمی محاسبه کنند. این تحلیلها منجر به تصمیمات هوشمندانهای میشود که اثر واقعی دارد. به عنوان مثال، با کمک به شرکت Branch Basics برای تغییر بستهبندی Oxygen Boost به یک پاکت انعطافپذیر که ۸۹ درصد وزن کمتری نسبت به ظرف پلاستیکی دارد و دو برابر محصول را در خود جای میدهد، توانستند سالانه ۱۴.۶ تن انتشار دیاکسید کربن در فرآیند حمل و نقل را کاهش دهند. این نشان میدهد که نوآوری در پایداری، نه تنها برای محیط زیست، بلکه برای کارایی لجستیکی و اقتصادی نیز سودمند است و نقش حیاتی بستهبندی را در یک آیندهی مسئولیتپذیر تأیید میکند.
منبع: https://www.berlinpackaging.com/insights/perspectives/2025-packaging-trends?srsltid=AfmBOoqbEnvjW4tUo5ic8JevmSNeAmVJpEy5qKHPBZCwXC25opdNdT04





